زندگي با درد مزمن مي تواند بر خلق و خوي شما تاثير بگذارد كه به نوبه خود مي تواند بر درك شما از درد تاثير بگذارد. اما راه هايي براي شكستن اين چرخه معيوب و احياي حس بهزيستي وجود دارد.تروما در روانشناسي
ارتباط بين درد جسماني و سلامت روان
درد فيزيكي روشي است كه بدن شما به شما اطلاع مي دهد كه مشكلي وجود ندارد. شما را به رسيدگي به بيماري ها يا جستجوي درمان جراحات سوق مي دهد. با اين حال، يك جنبه رواني نيز براي درد وجود دارد. افرادي كه درد مزمن را تجربه مي كنند بسيار بيشتر در معرض ابتلا به اختلالات خلقي و اضطراب هستند.
درد مزمن مداوم مي تواند شما را افسرده و نااميد كند، شما را در حالي كه در حال نشخوار كردن شرايط خود هستيد، مضطرب كند، يا منجر به اعتياد به داروهاي درد شود. اين احساسات مي توانند درد شما را تشديد كنند.
افسردگي مي تواند هم باعث درد شود و هم بدتر شود، در حالي كه استرس التهاب و كشش عضلاني ايجاد مي كند كه درد را افزايش مي دهد. بنابراين ممكن است در چرخه اي از پريشاني عاطفي و درده اي جسمي گرفتار شويد كه هر يك از اين عوامل ديگري را بزرگ مي كنند.
چگونه درد مزمن بر خلق و خوي شما تأثير مي گذارد
ماهها يا سالها زندگي با درد ميتواند بر سلامت رواني شما تأثير بگذارد. ممكن است در مورد احتمال تشديد درد در هنگام حضور در جمع نگران باشيد يا بيش از حد عصباني يا خسته باشيد كه اصلاً نمي توانيد بيرون برويد. در هر صورت، ممكن است باعث انزوا شويد، كه به نوبه خود مي تواند منجر به افسردگي شود، كه فقط درد مزمن شما را بدتر مي كند.
اگر درد مزمن شما مشاركت در محل كار يا خانه را دشوار مي كند، ممكن است ارزش خود را پايين يا حتي شرمنده شويد. ممكن است احساس كنيد كه مورد سوء تفاهم قرار گرفته ايد، طرد شده ايد يا از فعاليت ها كنار گذاشته شده ايد. همچنين ممكن است به دليل ناراحتي جسمي در شب به سختي بخوابيد. شايد تصور آينده اي كه در آن درد شما را عقب نگيرد برايتان دشوار است. همه اينها ناراحتي رواني ايجاد مي كند و درد جسمي را تغذيه مي كند.
با اين حال، شما در مقابله با درد مزمن تنها نيستيد. يك مسئله جهاني است هم در ايالات متحده و هم در كانادا، تخمين زده مي شود كه 20 درصد از بزرگسالان با درد مزمن زندگي مي كنند، در حالي كه حدود 34 درصد از مردم انگليس درد طولاني مدت را تجربه مي كنند. اين مشكل به حدي شايع است كه به اپيدمي مواد افيوني دامن زده است، اتكاي بيش از حد به داروهاي مسكن كه منجر به اعتياد، رنج و از دست دادن زندگي گسترده شده است.
هيچ راه مطمئني براي فرار از درد مزمن وجود ندارد. در بسياري از موارد، ممكن است نتيجه يك بيماري غير قابل درمان باشد. با اين حال، مي توانيد براي درك بهتر درد و رابطه آن با سلامت روان زمان بگذاريد. سپس، ميتوانيد استراتژيهاي خودياري و گزينههاي درماني حرفهاي را شناسايي كنيد كه ميتوانند به شما كمك كنند تا زندگي رضايتبخشي داشته باشيد كه تحت تأثير درد مزمن يا وابستگي به مسكنها نباشد.